ششماهه اصغرم کو؟
گلهای پرپرم کو
حسین برادرم کوشهید بی سرم کوحسین برادرم کو؟ای خاک گشته گلگونسرو صنوبرم کومن آمدم بگوئیدآن یاس پرپرم کو؟من زینب حزینمدل خسته و غمینمتنها چه سازم اینجایاران برادرم کو؟ای وادی شفق گونمی پرسم از تو اکنونشمشاد غرق در خونیعنی که اکبرم کو؟مشک و علم فتادهبرخاک و روبرویمسقای تشنه کاماننخل تناورم کو؟از پشت پرده غمبانگ رباب برخواستای مهد خالی از غم
ای علمدار من یار غمخوار من
من گرفتار یار تو گرفتار من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
می کشد انتظار در حرم دخترم
تا تو آب آوری بر علی اصغر من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا 2
خون بازو شده آب سقای من
وای من وای من وای من وای من
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
چشم خود وا کن ای خفته در علقمه
دیدنت آمده ، مادرم فاطمه
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
ماه ام البنین گشته نقش زمین
ناله ام را شنو و غربتم را ببین
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
ساقی تشنگان مشک آبت چه شد
من صدایت زدم پس جوابت چه شد
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
اشک من بر رخ و خون تو بر جبین
دست من بر کمر دست تو بر زمین
یا اخا یا اخا یااخا یا اخا
ای سر پر ز خون زیب کنار مصطفی
جسم شریفش به زمین سرش به نیزه ها
هر چه به جسمت نگرم ای شه سر جدا
زخم تنت بود فزون از ستاره ها
بعد از شهادت حسین، شیعه با وفا
اتش کین بر افروخت شمر به خیمه ها
گه به تنور خولی و گهی به نیزه ها
گاهی به مجلس یزید و شمر بی حیا
زینب محزون و حزین کنار قتلگاه
ناله کنان گریه کنان به دور کشته ها
اهل حریم مصطفی به دور شهر ها
گاهی به مجلس یزید و شمر بی حیا
هنگام محرّم شد و هنگام عزا، های
برخیز و بخوان مرثیت کرببلا، های
پیراهن نیلی به تن تکیه بپوشان
درهای حسینیه ی دل را بگشا، های
طبّال بزن طبل که با گریه درآیند
طّبال بزن باز بر این طبل عزا، های
زنجیر زنان حرم نور بیایید
ای سلسله ها ، سلسله ها ، سلسله ها، های
ای سینه زنان، شور بگیرید و بخوانید
ای قوم کفن پوش، کجایید ؟ کجا؟ های
شمشیر به کف، حیدر حیدر همه بر لب
خونخواه حسین اید، درآیید هلا، های
کس نیست در این بادیه دلسوخته چون من
کس نیست در این واحه به دلتنگی ما، های
این داغ چه داغی ست که طوفان شده عالم
آتش زده در جان و پر مرغ هوا، های
کو دستهایت اى علمدارم مردافکن نام آورم باوفا عباس
پشتم شکسته داغ جانکاهت پوشیده در خون چهره ماهت
جانم فداى قلب آگاهت بس زود رفتى از برم، باوفا عباس
اى وارث شیر خدا حیدر داغت فکنده بر دلم آذر
سقا به این لب تشنگان بنگر چشم انتظارت دخترم، باوفا عباس
تو قوت قلب حسین بودى آرام جان زینبین بودى
بابم على را نور عین بودى رزمنده ی همسنگرم، باوفا عباس
اى پاسدار خیمه هاى من لبیک گفتى بر صلاى من
جان باختى زیر لواى من روح وفا بحر کرم، باوفا عباس
مادر نزاید چون تو در دوران سرباز قرآن اسوه انسان
سقا کجا لب تشنه داده جان چونان تو اى آب آورم، باوفا عباس
اى نور چشم حضرت زهرا برخیز و از نو کن علم برپا
شیر دلیر عرصه هیجاء آبى رسان سوى حرم، باوفا عباس
جان حسین بادا به قربانت بوسه زنم ببریده دستانت
بیرون کنم پیکان ز چشمانت نعشت بگیرم در برم، باوفا عباس
بگذار سر بر روى زانویم تا چهره ات با اشک غم شویم
روى چو ماهت بوسم و بویم داغت به دل زد آذرم، باوفا عباس
چشمان خونین بر رویم واکن حال پریشانم تماشا کن
افسرده قلبم را تسلّى کن بنگر به چشمان ترم، باوفا عباس
دشمن هراسان شد ز نیرویت در لرزه بود از زور بازویت
افسوس شد پر خون مه رویت پشت و پناه و یاورم، باوفا عباس
زین واقعه خیرالنساء گرید بابم على مرتضى گرید
معلمى صبح و مساء گرید در قتل میر لشکرم باوفا عباس